یازدهمین برنامۀ «سفر کلمات» به دیدار و گفتوگو با محمود جعفری، شاعر و پژوهشگر افغانستانی، اختصاص داشت. این برنامه روز پنجشنبه، ۱۰ عقرب/ آبان ۱۴۰۳خ، با حضور تعدادی از شاعران، نویسندگان و فرهنگیان افغانستانی در تهران برگزار شد و در آن، خانم زهرا زاهدی و آصف جوادی، دربارۀ کارنامۀ ادبی و پژوهشی محمود جعفری سخن گفتند و تعدادی از شاعران جوان حاضر در جلسه نیز شعر خواندند.
سلسله نشستهای «سفر کلمات» با همت خانۀ ادبیات افغانستان، با هدف دیدار و گفتوگو با شاعران، نویسندگان و فرهنگیانی که به ایران سفر میکنند، برگزار میشوند. برنامۀ امروز، با سخنان عارف جعفری، آوازخوان و مدیر خانۀ ادبیات افغانستان، آغاز یافت. سپس، خانم زهرا زاهدی، شاعر و یکی از اعضای هیئتمدیرۀ خانۀ ادبیات، دربارۀ کارنامۀ ادبی و پژوهشی محمود جعفری صحبت کرد. به گفتۀ وی، آقای جعفری، یکی از پیشکسوتان شعر سپید حوزۀ مهاجرت افغانستان در ایران است؛ کسی که در افغانستان بیشتر با «هایکو»هایش شناخته میشود.
خانم زاهدی، کارنامۀ ادبی و پژوهشی جعفری را از لحاظ زمانی به دو دورۀ مهاجرت و بازگشت به وطن دستهبندی کرد. به گفتۀ وی، در دورۀ مهاجرت، جعفری در کنار سرایش و فعالیت در چوکات انجمنهای ادبی مهاجران افغانستانی، در رسانهها و مطبوعات مهاجران و مطبوعات ایران نیز قلم میزند.
همچنین، در دورۀ پسامهاجرت یا بازگشت به وطن نیز به سرایش شعر، در قالبهای مختلف ادامه میدهد و همزمان فعالیتهای مطبوعاتیاش را نیز پی میگیرد؛ مانند مدیریت و نشر مجلۀ ادبی «سیمرغ» همکاری با فصلنامۀ ادبیات معاصر، مدیریت برنامههای ادبی در رادیو نی و…
به گفتۀ خانم زاهدی، در این دوره، تنها به این فعالیتها محدود نمیماند، بلکه به کارهای پژوهشی و برگزاری جلسههای آموزشی، به هدف تربیت نیروی انسانی، نیز میپردازد. جمعآوری شعرهای مربوط به دادخواهی، تألیف کتابهای «شعر سپید چیست»، «آموزش شعر»، «راهنمای نویسندگی» و غیره از نمونه کارهای پژوهشی ایشان در این بخش، به حساب میآیند.
آصف جوادی، شاعر، سخنران دیگری این برنامه بود. او با نگاه تاریخ ادبیاتی، به پیشینۀ شعر نو و شعر سپید در افغانستان پرداخت و چالشها و مشکلات سد راه قالبهای جدید شعر را در افغانستان تحلیل کرد. او سرآغاز تحول شعر زبان فارسی را در افغانستان به دورۀ مشروطیت پیوند زد؛ دورهای که تلاش شاعران بر این بود که از نظر زبانی و محتوایی، شعرشان را دیگرگون کنند. محمود طرزی، عبدالهادی داوی و تعدادی از همدورههای آنان، کسانی بودند که اولین بار در زمان امانالله خان (دورۀ حکمرانی او از ۱۲۹۸ تا ۱۳۰۷هـ.خ./ ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۹م.) به این فکر افتادند؛ اما با تأسف که تا دههها بعد، این تلاشها بیدنباله ماند تا اینکه در دهۀ چهل خورشیدی (۱۳۴۰هـ.خ.) که به دهۀ دموکراسی نیز معروف است، تلاشهایی برای تحول فرم و محتوای شعر فارسی، بار دیگر بالا گرفت و باعث شد که شعر نیمایی و شعر سپید، در افغانستان کمکم پا بگیرد و در نهایت رشد کند.
جوادی، در ادامۀ سخنانش به شعر سپید در عالم مهاجرت، بهویژه در ایران و سرودههای جعفری در این حوزه و در این زمان، پرداخت و نکاتی را یادآور شد.
محمود جعفری، شاعر و پژوهشگر ادبی، آخرین سخنران برنامه بود. او در دو بخش؛ یکی دربارۀ شعر و تنوع آن از نگاه مضمون و محتوا، تولید آثار ادبی، بهخصوص شعر، و پرورش نسلی از شاعران جدید در بیست سال اخیر، و دیگری دربارۀ وضعیت شعر و ادبیات، در دورۀ پساجمهوریت (دورۀ کنونی) صحبت کرد.
به گفتۀ وی، اکنون در افغانستان شعر به پستوها رانده شده است. هیچ شاعری را یارای خواندن شعر، در برنامهها و محفلهای رسمی نیست. اگر چیزی هم خوانده میشود، ترنمی و ترانهای بیش نیست که آن هم زیر سلطۀ دین است. به گفتۀ وی، در چنین زمانهای، وقتی شاعر نمیتواند حرفی را که باید بزند، بگوید یا سکوت میکند یا هم دست به خودسانسوری میزند که هردو، تابهکنندۀ شعرند.
به گفتۀ جعفری، با سقوط نظام جمهوری، اکثریت شاعران و نویسندگان از کشور خارج شدند و راه مهاجرت را در پیش گرفتند. اکنون، تعداد کمی از شاعران در کابل و سایر ولایتهای افغانستان باقی ماندهاند و آنهایی هم که ماندهاند، بدون هیچ برنامۀ ادبی، گردهمایی و نشستهای هفتگی، در خلوتشان میپوسند. بدیهی است که از چنین رخوت و جمودی، جریان ادبی و رونق ادبیات انتظار نمیرود.
جعفری، به وضعیت چاپ و نشر و ناشران، نیز پرداخت و یادآور شد که چاپ و نشر در افغانستان کنونی، در بدترین وضعیتش قرار دارد. ناشران، یکییکی، ورشکست میشوند صحنه را ترک میکنند.
بخش آخر برنامه، به پرسش و پاسخ اختصاص داشت که جعفری به پرسشهای گردانندۀ برنامه و تعدادی از اشتراککنندگان پاسخ داد. همچنین، شعر نیز خواند.
نظر بدهید