ادبیات فرهنگ و هنر ویژۀ استاد واصف باختری

سفالینه‌ای چند بر پیشخوان بلورین فردا

واصف باختری
به کوشش ناصر هوتکی
کابل، انتشارات عازم، ۱۳۹۵خ.
«سفالینه‌ای چند بر پیشخوان بلورین فردا» مجموعۀ کامل شعرهای محمدشاه واصف باختری (۱۳۲۱ـ۲۹ سرطان ۱۴۰۲) است که به همت ناصر هوتکی و همسرش منیژه باختری، دختر واصف باختری گردآوردی و تنظیم شده و در سال ۱۳۸۸خ. از سوی انتشارات پرنیان به چاپ رسیده و بار دیگر در سال ۱۳۹۵خ. از سوی انتشارات عازم در کابل چاپ شده است. این کتاب جامع‌ترین کتابی است که تمامی شعرهای باختری، اعم از قالب‌های کهن، نو و برگردان‌هایش از شاعران جهان را دربرمی‌گیرد؛ شعرهایی که طی چهار دهه سروده و یا ترجمه شده‌اند و پیشتر در مجموعه‌های مختلف منتشر شده بودند.

کتاب «سفالینه‌ای چند بر پیشخوان بلورین فردا» در زندگی باختری به چاپ رسید و هم‌زمان با انتشار آن، سی‌دی‌ای نیز به کوشش محسن حسینی منتشر شد که حاوی چهل‌وچهار قطعه شعر بود، در پنج بخش توسط واصف باختری خوانده شده بودند.
رهنورد زریاب یادداشتی بر چاپ نخست این کتاب نوشته و در آن در مورد شعر و جایگاه واصف باختری در ادبیات معاصر افغانستان و ادبیات فارسی دری سخن گفته است. به گفتۀ وی باختری برای وصل‌کردن آمده است و این کارش را با چه شایستگیِ ستایش‌برانگیزی انجام داده است! به باور او، باختری توانسته است که دانش و فرهنگ ادبی گذشته را با فرآورده‌های نوین جهان امروز به نیکویی گره و پیوند بزند. باختری در کنار این‌که با شخصیت‌های باستانی‌‌ای چون وخشور آریاویجه، ارسطاطالیس، شیخ اشراق، پورسینا، ابن عربی و غیره آشنا است، هم‌زمان از بزرگ‌مردانی چون هگل، مارکس، اسپینوزا، نیچه، باختین، سارتر، هایدگر، هوسرل و دیگر اندیشه‌پردازان عصر نوین نیز غافل نمانده است و با اندیشه‌ها و افکارشان آشنا است: «زبان باستانی شیوۀ او‌، [و با این زبان و شیوه] نگاره‌ها و ظریفه‌های تازه به‌دست می‌دهد و اندیشه‌های زمان ما را باز می‌نمایدـ کهنه و نو را با هم می‌آمیزد.»

رهنورد زریاب در ادامۀ یادداشتش به نقش باختری در پرورش نسلی از شاعران و تأثیر وی بر شاعران هم‌دوره‌اش نیز پرداخته است. به اعتقاد وی، باختری در طول چهار دهۀ فعالیت ادبی‌ و هنری‌اش نسل جدیدی چون پرتو نادری‌، رازق رویین، قهار عاصی، لیلا صراحت، خالده فروغ و… را با شاعران گذشته آشنا کرد و بر آن‌ها نیز تأثیر گذاشت.

هم‌چنین، ناصر هوتکی، گردآورنده و تنظیم‌کنندۀ کتاب نیز مقدمه‌ای نوشته و در آن از کم‌کیفیت بودن و پراکنده بودن مجموعه‌های پیشین باختری سخن گفته است. از این رو، بازچاپ همۀ اشعار آفریده و برگرداندۀ واصف باختری را یک ضرورت دانسته و اقدام به گردآوری و تنظیم آن کرده است. وی می‌گوید: «در روزگاری که پول بزرگی، به نام فرهنگ و ادب این کشور مصرف خزعبلات و بی‌معناهای عده‌ای می‌شوند، چرا مجموعۀ کامل آفریده‌های منظوم و منثور بزرگ‌ترین شاعر و پژوهش‌گر این سرزمین تا حال به زیور چاپ آراسته نشده است.»

این کتاب دارای پنج بخش است که در ادامه به هر بخش، به گونۀ جداگانه پرداخته می‌شود.
بخش نخست با عنوان «گذاری بر آن رهگذران پارین» دربرگیرندۀ شعرهایی است که در قالب‌های کهن سروده‌ شده‌اند. شعرهای این بخش که شامل نخستین سروده‌های باختری‌ نیز هست، در قالب‌های غزل، مخمس، مسدس، قطعه، قصیده، رباعی، چهارپاره سروده شده‌اند. باختری در شعرهای موزون کوتاه‌نویس است و حتا در چند مورد با شعرهایی برمی‌خوریم که تنها سه یا چهار بیت دارند؛ اما بیشتر شعرهای موزونش بین پنج تا هفت بیت است. پرتو نادری در یادداشتی در سال ۱۳۶۹خ. نوشته است: «دیده می‌شود که این غزل‌ها کمتر زبان، رنگ ‌و بوی سنتی دارند و گونۀ حرکت به سوی غزل مدرن را در آن‌های می‌توان دید. واصف با چنین حرکتی به سوی غزل مدرن تا آن‌جا پیش می‌رود که به یکی از پایه‌گذاران غزل مدرن پارسی دری در افغانستان بدل می‌شود.»

محتوای این شعرها اجتماعی و سیاسی است و در سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۷۹خ. در شهرهای مزار شریف، غزنی، کابل و پیشاور پاکستان سروده شده‌اند.

بخش دوم کتاب «این‌سان به دنبال سالار یوشیج رفتم» است و شعرهایی را دربرمی‌گیرد که در قالب نیمایی، بین سال‌های ۱۳۴۲ تا ۱۳۷۹خ. سروده شده‌اند. طبق زیرنویس‌ها شعرهای این بخش، در کابل، نیویورک، شهر دربند داغستان و پیشاور سروده شده‌اند. قالب نیمایی بخش عمده‌ای از کارنامه‌های ادبی باختری را شامل می‌شود. دیده می‌شود که واصف باختری ارادت‌مندانه دنباله‌رو نیما بوده و در روزگار خودش نزدیک‌ترین شعر با شعر نیما را سروده است؛ شعرهایی که قوانین مد نظر نیما در آن‌ها رعایت شده‌اند.

سومین بخش «من از بیهقی و از آن ترک فرزانۀ پارسی‌گوی/ بیاموختم این شگرد شگرف شبیخون‌ زدن/ بر سپاه سیه‌پوش شب را» است و شعرهای این بخش در قالب آزاد سروده شده‌اند. این شعرها پس از سال ۱۳۵۶خ. سروده شده‌اند. باختری در شعر آزاد و نیمایی بلندنویس است و در میان شعرهای او کمتر به شعرهای کوتاهی برمی‌خوریم که از چهار تا هفت سطر داشته باشند. شعرهای بلند او کم‌ازکم دو برگۀ کتاب را احتوا می‌کند. پرتو نادری در یادداشتی که در سال ۱۳۹۶خ. منتشر کرده است، نوشته است: «واصف باختری شاعر شعرهای بلند است، چه به مفهوم کمی آن و چه به مفهوم کیفی آن.»
«بهل تا ببینیم این سکه را روی دیگر چه‌سان است» بخش چهارم کتاب است و شامل برگردان‌های استاد واصف باختری از شاعران جهان است. کمتر تاریخ و مکان نوشته‌ها ذکر شده‌اند؛ اما با توجه به تاریخ نخستین شعر برگردان باختری، این‌قدر می‌توان گفت که این برگردان‌ها پس از سال ۱۳۴۶خ. به انجام رسیده‌اند. ناصر هوتکی در دیباچه‌اش یادآور شده است: «شعرهایی که استاد واصف باختری از زبان انگلیسی به زبان فارسی‌ دری برگردانده است، نیز و بدون شک در شمار بهترین آفریده‌های او به ‌شمار می‌روند.»

او اضافه می‌کند: «این شعرها از یک‌سو شعر و شاعران معاصر جهان را به خوانندۀ افغانستانی معرفی می‌کنند، از سوی دیگر [برگردان این شعرها] چنان شاعرانه و ماهرانه صورت گرفته‌ است که می‌توان گفت که آفرینش دوباره استند.»

پرتو نادری نیز در همان یادداشتش نوشته است: «برای من دشوار است بگویم که واصف در این ترجمه‌ها به گونه‌ای به بازآفرینی شعر اصلی پرداخته است؛ چون این سخن زمانی ممکن می‌شود که شعر را در زبان اصلی آن خوانده باشی. با این ‌حال وقتی این ترجمه‌ها را می‌خوانی، حس می‌کنی شعر پارسی می‌خوانی نه ترجمه‌ای را.»

در این بخش شعرهایی از برتولت برشت، رژینو پدرو سو (کیوبایی)، بایرون، فدریکو گارسیا لورکا، الکساندر تواردوفسکی (روسی)، ادواردس مژه لایتس (روسی)، ماکسیم ریلسکی (روسی)، میخائیل سوتلوف (روسی)، قایسین قلی‌یف، پارو سلاو سیمیلیاکوف (روسی)، رسول همزادوف، سرگی‌یسه‌نین، ایمی فلیپس، ایسوکی ویجای رها (هندی)، منسوخ لعل جهوری (شاعر هندی)، نگر جونا (شاعر هندی)، مهندرا بورا (هندی)، روح‌الامین (هندی)، اجانتا (هندی)، مک نیس‌، حسن دینامو (ترکی)، رسول حمزه‌توف (شاعر داغستانی)، لیلا عبوج (لبنانی)، نوحا عبوج (فلسطینی)، عبدالوهاب خمیسی (مصری)، امیلی دکنسن (امریکایی)، سرود (جامیکایی)، هارون صدقی (کردی)، دی ساچی داننده (بنگالی)، صدقی مکری (کردی)، بدری زهاوی، ماری سول ایمیا (کلمبیایی)، کارولین مارتین (امریکایی)، خوزه آن تانیو برینال (پرویی)، ساجی دانندا (هندی)، عاکف گورتن (کردی)، خلیل روادی (کردی)، کارلوس دروماند اندراد (برازیلی)، مهندرا بورا (هندی)، کاترین هوارد (امریکایی) برگردان شده‌اند. باختری با این برگردان‌هایش خواننده را با کلام، زبان، افکار و روحیات فکری و ادبی این شعران آشنا می‌کند.

بخش پنجم و واپسین بخش کتابِ «سفالینه‌ای چند بر پیشخوان بلورین فردا» «شکرخند در متن یک گریۀ تلخ» است و نخستین و یگانه آفریدۀ طنزی استاد باختری را دربرمی‌گیرد. عنوان این نوشتۀ بلند طنزآمیز باختری «بیان‌نامۀ وارثان زمین» است که بیست‌ودو صفحۀ کتاب را به خود اختصاص داده است. واصف باختری در این منظومه قابلیت‌های طنزپردازی‌اش را به نمایش گذاشته است. به قول ناصر هوتکی، گردآورندۀ این کتاب: «هرچند در شعرهای واصف باختری گه‌گاهی کنایه‌های عمیق و تلخی وجود داشته‌اند؛ اما بیان‌نامۀ وارثان زمین به عنوان یک منظومۀ طنزآمیز، توانمندی باختری را در طنزآفرینی به خوبی نشان می‌دهد.»