ادبیات اسلایدر فرهنگ و هنر

ستاره‌ی دیگری از آسمان شعر و ادب افغانستان فروافتاد

استاد واصف باختری (۱۳۲۱ تا ۱۴۰۲)، شاعر، نویسنده، پژوهشگر ادبی، مترجم و یکی از چهره‌های شاخص ادبیات زبان فارسی در افغانستان، شب گذشته در امریکا به عمر هشتادویک سالگی چشم از جهان فرو بست. باختری متولد ۱۳۲۱ در شهر مزار شریف افغانستان بود. ایشان سال‌ها بود که حال خوشی نداشت و با درد سختی دست‌وپنجه نرم می‌کرد. سرانجام، با دریغ و درد که این درد، این شاعر بزرگ زبان فارسی را به زانو درآورد و از میان ما برد.

استاد باختری دوره‌ی مکتب را در مزار شریف و کابل به پایان برد. کارشناسی‌اش را در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی در دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه کابل خواند، کارشناسی ارشدش را در رشته‌ی تعلیم و تربیه در دانشگاه کلمبیا به پایان رسانید. ایشان فعالیت‌های مختلفی را در کارنامه‌ی خود دارد که می‌توان از کار در دیپارتمنت دری ریاست تألیف و ترجمه، مدیرمسئولی مجله‌ی ژوندون، دبیری شعر انجمن نویسندگان افغانستان، بنیان‌گذاری کانون دوستداران مولانان و مدیریت تحقیق و ترجمه در مرکز تعاون افغانستان یاد کرد.

استاد باختری با شروع جنگ‌های داخلی افغانستان در دهه‌ی ۱۳۷۰خ. راه مهاجرت را در پیش گرفت. اول به پاکستان رفت و از سال ۱۳۷۵ تا سال ۱۳۸۰ در آن‌جا ماند و سپس به آمریکا رفت و تا پایان عمرش در امریکا زیست.

استاد باختری شخصیت چندبعدی بود. آثار زیادی را که برای جامعه‌ی ادبی و فرهنگی افغانستان و زبان فارسی از خود به یادگار گذاشت، در زمینه‌های شعر، پژوهش‌های ادبی، ترجمه و فلسفه هستند.

استاد باختری در قالب‌های مختلف سنتی و جدید (نیمایی و آزاد) شعر سروده است. شعرهایشان سرشار از تصویرسازی، ترکیب‌های تازه و بدیع، و کهن‌گرایی‌ هستند و آمیخته با نماد و استعاره. او در شعرهایش از عناصر و نمادهای استوره‌ای کمال بهره را برده که به شعرش فردیت بخشیده است. هم‌چنین از فلسفه و عرفان نیز بهره‌ی وافر می‌گرفت که شعر ایشان را از شعر سطحی و پیش پا افتاده تعالی می‌بخشید و نیز فهم شعرش را دشوار می‌کرد.

استاد واصف باختری شاعر آرمان‌گرا و آزادی‌خواهی بود. آرمان‌گرایی و آزادی‌خواهی، در کنار اعتراض، مبارزه، غربت، تنهایی، نوستالژی گذشته و ناامیدی موج می‌زند.

آثار استاد واصف باختری
۱. و آفتاب نمی‌میرد (مجموعه شعر)؛
۲. تا شهر پنج ضلعی آزادی (مجموعه شعر)؛
۳. از میعاد تا هرگز(مجموعه شعر)؛
۴. دروازه‌های بسته‌ی تقویم(مجموعه شعر)؛
۵. از این آیینه‌ی بشکسته تاریخ (مجموعه شعر)؛
۶. سرود و سخن در ترازو (پژوهشی)؛
۷. گزارش عقل سرخ(پژوهشی)؛
۸. درنگ‌ها و پیرنگ‌ها(پژوهشی)؛
۹. نربان آسمان(پژوهشی).
از آن سوی آیینه
۱.
شباهنگام
درون بیشه‌های نیلی خاور
گیاهی خواب می‌بیند
گوزنی بازتاب رویش سبزِ
بلوغ لحظه های روشنا را در بلور آب می‌بیند.
۲.
چو با دست سپید صبح
زرّین گاهوار مهر را در پویه می‌آرند
سپیداران به گوش دختر رؤیاگزار باد می‌گویند:
گیاهی دیده اندر خواب
که فروردینِ وَرجاوند یک بار دگر آبستن نور است
گوزنی چشم در راه سواران دلیر لحظه‌های آب دور است.
واصف باختری
در گذشت استاد واصف باختری را به جامعه‌ی ادب و زبان فارسی تسلیت عرض می‌کنم. روان‌شان مینویی باد.