اسلایدر خبری گزارشها

معین نشرات وزارت اطللاعات و فرهنگ در نودمین سالگرد وفات ملا فیض محمد کاتب هزاره: در امتحان کمیشنران «حق دسترسی به اطلاعات» مورد انتقاد وزارت قرارگرفتم که چرا اکثریت هزاره‌ها کامیاب شده‌اند

جاده ابریشم: هفته گذشته  به نام هفته تاریخ و چرا تاریخ؟ نام‌گذاری شده بود. وزارت اطلاعات و فرهنگ از کارنامه‌ی برخی تاریخی نگاران مشهور و معروف کشور تجلیل کرده ویادبود به عمل آوردند.
روز چهار شنبه هفته گذشته از نودمین سالگرد وفات ملا فیض محمد کاتب هزاره، پدر تاریخی نگاری افغانستان در وزارت اطلاعات و فرهنگ تجلیل به عمل آمد.
سیده مژگان مصطفوی، معین مالی اداری این وزارت در مورد زندگی نامه فیض محمد کاتب هزاره، صحبت کرده گفت که کاتب هزاره آثار زیادی از خود به جا مانده که سراج التواریخ یکی از ماندگارترین اثرهایش است.
عبدالمنان شیوای شرق، معین امور نشرات وزارت اطلاعات و فرهنگ در این مراسم گفت که یک حقیقت تاریخی را باید بدون سانسور و کتمان بیان کرد و آن است که ملا فیض محمد کاتب هزاره به روایت تاریخ در نتیجه چوپ‌های پر از کین امیر حبیب الله، خادم دین رسوال الله جان داده است. این یک حقیقت تاریخی است.
شیوای شرق همچنان در مورد تبعیض و نابرابری در افغانستان صحبت نموده گفت: هر کی می‌گوید که در افغانستان قوم‌گرایی و واگرایی نیست دروغ می‌گوید.
وی از تجربه شخصی‌اش صحبت کرد گفت که هفته گذشته از کمیشنران حق دسترسی به اطلاعات امتحان می‌گرفتم که معیار برای من فهم و دانایی اشتراک کنند گان در این آزمون بود، اما ده‌ها نقد در وزارت اطلاعات و فرهنگ برمن وارد شد که چرا اکثریت آدم‌ها هزاره‌ها کامیاب شده است.
قنبرعلی تابش، شاعر، نویسنده و منتقد ادبی در مورد کاتب و پنهان‌نگاری تاریخ صحبت نموده گفت که ملا فیض محمد کاتب هزاره باید تاریخ را طبق میل دربار می نوشت، ولی او با استفاده از شگردهای پنهان کاری، واقعیت‌های افغانستان را درج تاریخ کرده است.
حبیب الله رفیع، عضو اکادمی علوم افغانستان نیز یکی از سخنرنان برنامه بود که در مورد کاتب مقاله‌ای به زبان پشتو قرائت کرد و یاد آور که بعضی واقعات در کتاب‌های ملا فیض محمد کاتب هزاره سانسور شده است.
برنامه توسط محمد طاهر زهیر، سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ به پایان رسید.
بازخوانی ملا فیض محمد کاتب هزاره برای نسل امروز که با تبعیض و بی‌عدالتی دست‌وپنجه نرم می‌کند مهم‌تر از آب خوردن است که بایستی کاتب و عصر کاتب را بشناسند و پس از آن با ستم‌کاری‌ها و نا برابری‌های کنونی مبارزه کنند.
نسل جوان امروز، نمی‌تواند به آسانی با کاتب تعیین نسبت کند و این تاریخ‌نگار قهار را بفهمد، اما باید آثار او را بخواند، با وی هم‌سخن شود و منطق تاریخ نگاری وی را درک کند.
کاتب هزاره تنها تاریخ‌نگاری در افغانستان بوده است که هم خودش مورد بی‌مهری و تبعیض و ستم قرار گرفته و هم درد و رنج و مظلومیت‌های تاریخی هم‌تبارانش را ثبت تاریخ کرده است.
همچنان کاتب هزاره قربانی شلاق ستم، جهل و ظلمت شد و جان باخت، اما مهم‌تر از آن «صدای قربانیان تاریخ» را نگذاشت که خاموش بماند، برای نسل‌های بعدی با ادبیات زیبا و فاخر روایت کرد.
او در کنار اینکه وقایع‌نگار دربار بود، اما تاریخ فاجعه‌را بهتر و زیباتر و غم‌انگیزتر از آن روایت کرده و او را می‎توان تاریخ‌نگار برده‌های دانست که توسط امیر عبدالرحمان خان قتل‌عام شدند.